محمّد...
دهان او بسیار شیرین و تمامش محمّد است، این است محبوب من و یار من ای دختران اورشلیم1!
***** ***** *****
1- سرود سلیمان 5 : 10-15
دهان او بسیار شیرین و تمامش محمّد است، این است محبوب من و یار من ای دختران اورشلیم1!
***** ***** *****
1- سرود سلیمان 5 : 10-15
امام صادق-علیه السّلام- به مفضّل فرمود:
هر گاه خدا بخواهد قلب کسی از جنّ و انس را پیراسته سازد او را با ولایت ما آشنا میکند و هر گاه بخواهد قلب او را بمیراند او را از شناخت ما باز میدارد.
آنگاه فرمود:
ای مفضّل! به خدا سوگند آدم لایق آن نشد که خدا او را به دست خویش بیافریند و از روحش در وی بدمد مگر با ولایت علی-علیه السّلام- و خداوند موسی را کلیم خویش نساخت مگر با ولایت علی-علیه السلام- و خداوند عیسی بن مریم را نشانهای برای جهانیان قرار نداد مگر با فروتنی او در پیشگاه علی-علیه السّلام-.
سپس فرمود: خلاصه، هیچ کس سزاوار آن نیست که خدا در او نظر کند مگر با اطاعت ما1.
***** ***** *****
1- بحار الأنوار، ج26 ص294
آنگاه علامتی عظیم در آسمان ظاهر شد؛ زنی که آفتاب را در بر دارد، و ماه زیر پاهایش و بر سرش تاجی از دوازده ستاره است1.
***** ***** *****
1-مکاشفات یوحنا 12 : 1-2
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
همیشه سلام! الآن که برایت می نویسم، لحظه ها لحظه های غروب است، خورشید قوس نزولش را پیموده کم سو و تاریک می شود و شب را با اهلش تنها می گذارد و مرا با تو.
مانده بودم با تو از چه بگویم؟! در دلم این آیت دوست گذشت: «آی انسان! تو به سوی پروردگارت در تکاپویی، پس او را دیدار خواهی نمود.1»
...! در این زمانه شوم که در زمین غفلت می پراکنند، خبری مهمتر از این شنیده ای؟ خبر از دیداری که سرنوشت حتمی همه انسانهاست. خبر از دیدار با کسی که هم ارحم الرّاحمین است و هم احکم الحاکمین.
راستی، من و تو قرار است خدا را با کدام صفتش ملاقات کنیم؟
در این زمانهی خاکستری که دلها بیشتر از همیشه بوی سنگ میدهند و اهل آسمان باور را در زمین جیرهبندی کردهاند هنوز پیدا می شوند آدمهایی که نور ایمان در دلشان سوسو میزند و همین کفایت میکند از برای آن که به گوش جان بشنوند: «برای آنها که ایمان آوردهاند، آیا گاه آن نرسیده تا دلهایشان از یاد خدا و آنچه از حق نازل شده به فروتنی افتد؟2» و بشنوند: «ای کسانی که باور کردهاید! باور کنید...3»
...! تو از همان آدمهایی و دلت از همان دلها، گوش جانت هم همان صدا را می شنود؛ که اگر غیر از این بود، آن غم غریب که در سینه داری با شنیدن نغمه اذانی در دیده ات آب نمی شد و دلت از نام مسیح و مریم و فاطمه نمی لرزید.»
گوش می کنی؟ صدای اذان میآید.
الله اکبر، خدا بزرگتر است.
خدا بزرگتر است، از غمی که در سینهات سنگینی می کند، از بغضی که در تنهایی سراغت را می گیرد و در راه گلویت می نشیند، از سکوتی که لبهایت را می بندد. خدا بزرگتر است، از آبرویی که می رود، از حریمی که شکسته می شود، از دلی که به درد می آید. خدا بزرگتر است، از همه ترسها، ناامیدیها، حیرانیها، از همه غفلتها، بی خبریها، شادیها، لذّتها. خدا بزرگتر است، از هر چه به آن دل بستهایم، از هر چه به آن عادت کردهایم. خدا بزرگتر است، از تمام نافرمانیها و ناسپاسیها. خدا بزرگتر است، از هر چه سدّ راه تکاپوی انسان می شود. خدا بزرگتر است و مهربانتر و بخشایندهتر، از آن که توبه بندگان کوچکی مثل ما را نپذیرد و دستمان را نگیرد. خدا بزرگتر است و هیچ چیز جز او پرستیدنی نیست.
...! در زندگی گهگاه نسیمهایی از جانب خدا روح را می نوازند، نسیمها نشانههای رحمت ویژه خدایند که هر کسی از آن بهره ندارد. نسیمها می وزند تا تو بدانی خدا تو را بسان دیگران نمی خواهد. نسیمها می وزند تا تو خود را در معرض آنها قرار دهی و از آنها روی نگردانی. نسیمها می وزند، یعنی که: «او با شماست، هر جا که باشید.4» یعنی که: «ای بندگان من که به خویش ستم کردهاید! از رحمت خدا ناامید نشوید، خدا همه ی گناهان را می بخشد، که او آمرزنده است و مهربان.5» یعنی که: «من نزدیکم، دعای دعا کننده را اجابت میکنم وقتی که مرا میخواند، پس باید دعوت مرا بپذیرند و مرا باور کنند، باشد که به سعادت رسند6.»...
حضرت عیسی-علیه السّلام-:
لاتَنظُروا إلی أموال أهل الدُّنیا فإنَّ بَریقَ أموالِهِم یُذهِبُ بنورِ إیمانِکُم1.
به داریی اهل دنیا منگرید که درخشش اموالشان نور ایمانتان را می برد.
***** ***** *****
1-المحجة البیضاء، ج7ص328
پیامبر اعظم-صلّى الله علیه وآله-:
قالَت الحَواریُّونَ لِعیسى: یا روحَ اللهِ! مَن نُجالِسُ؟ قالَ مَن یُذکّرَکُمُ اللهَ رُؤیَتَهُ، وَ یَزیدُ فی عِلمِکُم مَنطِقُهُ وَ یُرَغّبُکُم فی الآخِرَةِ عَمَلُهُ1.
حواریون به عیسی-علیه السّلام- عرض کردند: ای روحالله با چه کسی هم نشین شویم؟ فرمود: با کسی که دیدارش خداوند را به یادتان آورد و گفتارش به دانشتان بیفزاید و کردارش به آخرت تشویقتان کند.
***** ***** *****
1- کافی، ج1ص39
ولادت و تربیت یزید1
یزید در سال 25 یا 26 هجری زاده شد و مادر وی «میسون» نام داشت؛ معاویه «میسون» را در حالی که یزید را در شکم داشت، طلاق داد و «میسون» وی را در زمانی که همسر معاویه نبود، به دنیا آورد.
برخی از نویسندگان معتقدند: یزید نزد داییهای خود در بادیه پرورش یافت و قبیله میسون پیش از اسلام مسیحی بودند و هنوز حال و هوای دوران مسیحیّت در سر آنان بود و از این رو، یزید بیش از آنکه تربیت او اسلامی باشد، تربیت مسیحی داشت؛ بنابراین، پردهدری وی نسبت به ارزشهای اسلامی امر غریبی نبود.
شاید از این روست که یزید در اشعار خویش-به هنگامی که میخواهد شراب بنوشد- چنین میسراید:
وَ إن حَرُمَت یَوماً عَلی دینِ أحمَدَ فَخُذها عَلی دینِ المَسیحِ بنِ مَریَمَ
«اگر نوشیدن شراب در دین اسلام حرام است؛ آن را مطابق دین مسیح بنوش!»2
دولت روم در دربار بنی امیّه نفوذ داشت و برخی از مسیحیان روم در دربار شام به عنوان مستشار حضور داشتند. مورّخان تصریح میکنند که به هنگام حرکت امام حسین-علیه السّلام- به سوی کوفه، یزید به توصیه «سَرْجون» رومی «عبیدالله زیاد» را که والی بصره بود(با حفظ سِمَت) به حکومت کوفه نیز منصوب کرد. سرجون این توصیه را به نقل از معاویه به یزید نمود.
«ابوالفرج اصفهانی» درباره همنشینان یزید میگوید: «در طلیعه ندیمان یزید، شاعری مسیحی به نام «اخطل» قرار داشت. این دو تن با هم شراب مینوشیدند و ساز و آواز میشنیدند و یزید وی را در سفرها به همراه خود میبرد. پس از مرگ یزید و انتقال خلافت به مروانیان، اخطل در دوران خلافت عبدالملک مروان، از نزدیکان او قرار گرفت و هر زمان که میخواست، نزد او میرفت، در حالی که گردنبند طلا در گردن داشت و قطرات خمر از موی صورتش میچکید».
***** ***** *****
1- این مطالب عیناً از کتاب «عاشورا: ریشهها، انگیزهها، رویدادها، پیامدها» صفحه 213 - 215 نقل شده است.
2- البته ما معتقدیم شراب در هم ادیان الهی حرام بوده و از جمله در دین مسیح-علیه السّلام- هر چند به این دین نسبت داده شده که آن را جایز میشمارند.
امیرالمؤمنین-علیه السلام-:
افتَرَقَت الیَهودُ عَلی إحدی وَ سَبعینَ فِرقة، سَبعونَ مِنها فی النّار وَ واحِدَةٌ فی الجَنَّة وَ هیَ الَّتی اتَّبَعَت «یوشَعَ بنَ نونٍ وَصیَّ موسی». وَ افتَرَقَت النَّصاری عَلی إثنَینِ وَ سَبعینَ فِرقة، إحدی وَ سَبعونَ فِرقة فی النّار وَ واحِدَةٌ فی الجَنَّة وَ هیَ الَّتی اتَّبَعَت «شَمعونَ وَصیَّ عیسی-علیه السّلام-». وَ تَفتَرقُ هذِهِ الأمَّةُ عَلی ثلاثٍ وَ سَبعینَ فِرقة، إثنانِ وَ سَبعونَ فِرقة فی النّار وَ واحِدَةٌ فی الجَنَّة وَ هیَ الَّتی اتَّبَعَت «وَصیَّ مُحَمَّدٍ -صلّی الله علیه و آله-» (وَ ضَرَبَ بیَدِهِ عَلی صَدرِهِ)1.
یهودیان به هفتاد و یک فرقه تقسیم شدند، هفتاد فرقه از آنان در آتشند و تنها یکی در بهشت است و آن فرقهایست که از «یوشع بن نون وصی موسی-علیه السلام-» پیروی نمود. و مسیحیان به هفتاد و دو فرقه تقسیم شدند، هفتاد و یک فرقه از آنان در آتشند و تنها یکی در بهشت است و آن فرقهایست که از «شمعون وصی عیسی-علیه السلام-» پیروی نمود. و این امت[مسلمانان] نیز به هفتاد و سه فرقه تقسیم میشوند، هفتاد و دو فرقه از آنان در آتشند و تنها یکی در بهشت است و آن فرقهایست که از «وصی محمّد-صلّی الله علیه و آله-» پیروی نمود(در این حال امیرالمؤمنین با دست بر سینه خویش زد).
***** ***** *****
1- کتاب سلیم بن قیس، ص332
پیامبر اعظم-صلّی الله علیه و آله-:
عَلی جَمیعِ أنبیاءِ اللهِ وَ رُسُلِهِ و عَلی أخی «عیسی» مِنّی السَّلامُ وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ ما دامَت السَّماواتُ وَ الأرضُ1.
سلام و رحمت و برکات خداوند، از سوی من، بر همه انبیاء و رسولان خدا و به ویژه بر برادرم عیسی، تا وقتی که آسمان و زمین برپاست.
***** ***** *****
1-بحارالأنوار، ج38ص55
و امّا تو، در سرزمین جلیل پیش از همه جا به ناصره رفتی1، شهری که مردمش تو را از کودکی میشناختند2. در کنیسه طومار اِشَعْیای نبی-علیه السّلام- را خواندی، آنجا که میفرماید: «روح خداوند بر من است، زیرا مرا مسح کرده تا فقیران را بشارت دهم و و مرا فرستاده تا رهایی را به اسیران و بینایی را به نابینایان اعلام کنم و ستمدیدگان را رهایی بخشم.»
آن گاه در مقابل نگاه خیره حاضران از رسالت خویش چنین گفتی: «امروز این نوشته هنگامی که آن را میشنیدید، جامه عمل پوشید3.»
از پس این سخنان، همه آنها که در کنیسه بودند، برآشفتند و توطئه قتل تو چیدند و تو از میانشان رفتی. و این همه، تصدیق سخن تو بود با ایشان، که «هیچ پیامبری در دیار خویش پذیرفته نیست4.»
و نه عجب اگر ظلمت زدگان خورشید را تاب نیاورند و همچون خفّاش همه عمر را در تاریکی بگذرانند.
ناصره دیگر جای ماندن نبود و گاه هجرت فرا رسیده بود، که خورشید هر لحظه در جایی طلوع میکند. به کَفَرْناحوم رفتی، در کنار دریاچه جلیل5، و اینگونه بشارت دادی که: «زمان به کمال رسیده و پادشاهی خدا نزدیک شده است. توبه کنید و به این بشارت ایمان آورید6.»
و بدین سان این کلام اشَعْیای نبی-علیه السّلام- نیز به حقیقت پیوست که: «در کنار دریا...، مردمی که در تاریکی به سر میبرند، نوری عظیم دیدند، و بر آنان که در دیار سایه مرگ میزیستند، روشنایی درخشید7.»
***** ***** *****
1-لوقا 4 : 16 2-متّی 2 : 23 3-لوقا 4 : 17-22 4-لوقا 4 : 28-30
5-متّی 4 : 13 6-مرقس 1 : 15 7-متّی 4 : 14-16